۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

رژيم بى رحم و مردم بى دفاع !



- سلام , چطورى؟ كم پيدايى؟ چقدر تكيده شدى، كسيت مرده؟!

- سلام , نه بابا من با رژيم مشكل پيدا كردم.

- چى تو هم؟ تو اصلا چه كار به كار رژيم داشتى؟ تو كه اوضات ميزون بود مشكلى نداشتى كه خودت رو به درد سر بندازى!

- در واقع آره ولى اين اينترنت و ماهواره سر و گوشم رو باز كرد! فهميدم ما كجاييم . اونها كجان! من هم يهو خر شدم!

- خوب الان چه ميخواى بكنى؟ بيچاره تو! خيلى شكنجه شدى تو اين مدت نه؟

- آره ديگه هر چيزى بهايى داره كه بايد پرداخت ديگه، ولى الان ميبينم كه ارزشش رو نداشت، واقعا نداشت... اينهمه تحمل فشار و بد بختى به خاطر هيچ و پوچ! دكترها ميگن ممكنه ماها طول بكشه كه آسيبهاى جسميم از بين بره.

- - شوهرت چى ميگه؟

- اون هميشه از اولش مخالف اين كارهاى من بود! الان ميبينم كه راست ميگفت.

- باشه.... من كم كم برم قرار آرايشگاه دارم، خوشحال شدم ديدمت ولى ترو خدا مواظب خودت باش! راستى تا يادم نرفته توى ماهواره تبليغ اين قرص هاى روغن ماهى رو ديدى؟ ميگن كه از رژيم بهتر جواب ميده عارضه رژيمى هم نداره!
.
.
.

۱ نظر: