۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

شباهت صد در صد

.
چه شباهت قريبى دارند صد در صدى ها! چه ذوب شده در ولايت باشند، چه به تار و پود خودساخته ذهن در اسارت . هر دو در دراز مدت اميد عافيت دارند و در كوتاه مدت حاصل تلاششان به يك چيز مى انجامد ( البته اگر بشود خلسه مليح هر از گاه و سفاحت نيشخند دمادم را تلاش ناميد!)
كوبيدن سبزى در هاون كار هردو ست!! آن يكى در خيابان باتوم به دست! ديگرى با كيبورد و ماوس! آن يكى خس و خاشاك ميخواندشان ، اينان گوسپند و بز!!
هردو مغرور به توهم در جيب داشتن حقيقت، هردو مشغول به خفه كردن انديشه ديگر! هر دو بيشرم در مارك زدن به اين و آن بدون توانايى اثبات مدعا! (هردو بى نياز از اثبات مدعا)، اين ميان برخى چوب دو سر طلاى اين جماعتند! مثلا مسعود بهنود!! مزدور از ديد هردو!!
اين شباهت مربوط به امروز و ديروز نيست! هردو خودى و غير خودى دارند، هردو غير خودى ها را سر و ته يه كرباس ميبينند! كلمه "اصلاحات" باعث تهوع هر دو ميشود! نفرت از خاتمى از فرايض هردو محسوب ميشود و مارك خاتمى چى زدن! به اين و آن از تفريحات هردو است!

نكته پايانى اينكه هر دو به عقيده خود ميبالند!! حال با هر توجيهى!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر