۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

هر كارى ميخواى بكنى اول سيفون رو بكش جان مادرت!

.
.
رفيق بعدا تا صبح راجع به انقلاب رنگى مخملى حرف ميزنيم! ولى بوى" ان" سرمون رو برده، بخدا لياقت ما اين ديگه نيست! آرمانخواهيت، روى سر ما بى شعور ها!!! جان مادرت سيفون رو بكش!! فردا ديره! گور باباى اين توهم مشروعيت كس شعرى كه مغزت رو پر كرده! سيفون رو بكش مرد!!!!!
.
.

۵ نظر:

  1. متوهم عزیز! گوئی با تحریمی ها زیاد ادب را در حق شما رعایت کردیم! کس شعری که شما بار باور عده ای میکنی لایق تفکر شماست که معتقد بین انتخاب بد و بدتر هستی!
    ایکاش ملت ایران یاد بگیرند به جای مجبور کردن دیگران به همراهی با زور و توهین و فحش در جهت ارائه و هدف وقت میگذاشتند!
    من اگر یک درصد احتمال رای دادن هم داشتم با دیدن انسانهای متوهمی مثل شما به حتم به مشروعیت نظام و توهم شما سیفون میکشم!

    پاسخحذف
  2. ناشناس جان! شما سيفون رو براى من و توهم من بكش!! و با بوى ا.ن مست شو!!! خوش بگذره!!

    پاسخحذف
  3. در ضمن ناشناس جان لطفا بار ديگه بدون چادر تشريف بياريد!! تا بدونيم با كى داريم حرف ميزنيم!

    پاسخحذف
  4. استشمام بوی ان دلپذیر از تناول آن با ادویه و عطر بو هستش! شما میل کنید! نیازی نیست هرکس هم غذای شما نشد را مشکل دار بدانی! آزادی یعنی همین! تو نوش جان کن و بگذار ما با همین عطر دل انگیزش مست باشیم!
    از آنجای که نه مطالعه کننده وبلاگت هستم! نه عضو بالاترین اسمم را شما بگذار آقای ناشناس! چادر را به سر میکشند تا حجاب چهره شود! شما حجاب بر شعور کشیدی که پنهان کنی حماقتت را...

    پاسخحذف
  5. ناشناس جان!
    بد بختى اينه كه فكر ميكنى در استشمام يا به قول شما تناول!!! شما شريك نخواهى بود!! باشه! شما دل خوش باش كه شريك نيستى!!شما حتى اينقدر نقد پذير نيستى كه وقتى من ميگم مشروعيت كس شعر است!! اين شما رو تا آن حد عصبى ميكنه به من مستقيم توهين ميكنى!!
    چون اينجا مهمانى, توهينهاى شما رو نديده ميگيرم بعيد ميدونم كه در فضاى حقيقى شانس هم كلام شدن با هم رو ميتونستيم داشته باشيم!!!
    موفق باشى

    پاسخحذف