۱۳۸۶ تیر ۶, چهارشنبه

چرا مسلمانان ۲۰۰ سال عمر نميکنند؟!



نقلی از دوستی گرامی با اندكی تصرف

انگار همين ديروز بود. در کلاس دوم راهنمايي ما يک معلم ديني داشتيم به اسم عليپور. آن موقعها به معلم ديني ميگفتند "پرورشي" احتمالا اونها حالا هم همين اسم رو يدک ميکشند.آقاي عليپور جواني بود بيست و چند ساله که اون موقع از ديد ما بچه ها خيلي بزرگ ميامد. البته منظورم مسن است! وگرنه او با قد صدوشصت سانتي خيلي هم بزرگ نبود!
هميشه من از زنگ ديني خوشم ميامد . چون اولا از درس خبري نبود. ثانيا خيلي تفريح ميکرديم! مخصوصا وقتيکه بحث بين او و چندتا از بچه هاي سرزبون دار در ميگرفت .اين بحثها معمولا آخرش منجر مي شد به اخراج از کلاس!

يکي از بحثهايي که هيچ وقت از يادم نميرود بحثي بود درباره صدقه. عليپور با آب وتاب ويژه خودش شرح مي داد که صدقه باعث رفع بلا و افزايش طول عمر ميشود و در اين باره کلي حديث و روايت متوارد و غير متوارد!!! از ائمه و پيامبر نقل کرد و معلومات خودش رو بيرحمانه به رخ ما کشيد. وقتي که سعي مي كرد صفحه كتاب رفرنسش را هم از حفظ بگه قيافه اش خيلي جالب مي شد.در اين بين يکي از اون بچه هايي که شرحش آمد پرسيد آقا اجازه اگه صدقه باعث طول عمر ميشه پس چرا توي آمريکا و اروپا که آدماش مسلمون نيستند طول عمر آدمها ده بيست سال بيشتره!!! علي پور که سابقه کنتاکت قبلي با اين بچه تخس رو داشت با لبخندي حق بجانب گفت آفرين بر تو! ديديد بچه ها اين چه سئوال خوبي کرد؟! کسي جوابي داره که بده؟!! و وقتي که صدايي از کسي بلند نشد با ادامه لبخند حق بجانبش گفت پسرم اينجا مسئله بهداشت و تغذيه و پزشکي مطرح ميشه.در کشورهاي پيشرفته بالا بودن طول عمر به علت بالاتر بودن سطح بهداشتي و خدمات درماني و پزشکي بهتر اونجاست وگرنه صدقه نقش خودش رو داره و بهداشت نقش خودش رو! پسرک که انگار راضي نشده بود پس از چند دقيقه دوباره پرسيد پس با اين حساب مسلمان آمريکايي بايد دويست ,دويست و پنجاه سال عمر کنه ديگه!! پس چرا اينجوري نيست؟ عليپور که معلوم بود جا خورده گفت تو باز هم که پرروبازي در آوردي گمشو برو بيرون و پسرک رو از کلاس بيرون کرد...


۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۷, پنجشنبه

در حاشيه جنجال دست دادن خاتمي با خانمي در ايتاليا!


خاتمي سيد خندان و تميز رفته بود ايتاليا به يک سفر

مجلس مهماني و مصاحبه آمده شرحش همه جا در خبر

در شب پاياني اين ماجرا دست داد بهر وداع با صد نفر

دست داده اين ميان او با زني قد بلند وخوشگل و خوش رو و بر

فيلم گشته ماجرا در يوتيوب اين سفر کرده هم او را در بدر

در وطن در مجلس شورا بشد خاتمي خوار و خجل پا تا به سر

نقشه چيدند بهر او مجلسيان تا بگيرندش عمامه را ز سر

عجز و لابه بس بکردي خاتمي اي جماعت جعلي بوده خبر

دشمنان من در اين جنگ کثيف مي کنند هر چيز را زير و زبر

خسته گشتم من ميان معرکه چون بلا آيد کنيدم چون سپر

اي جناح راست ما را بيخيال نام من بردي عبايم را نبر!

من ندادم با زني دست که هيچ هر که مي داده سزايش چوب تر

اين که بشنيدم دلم سوخت بسي اعتبار سد محمد گشته پر

بهر ما فرقي ندارد شخص او گر بخورده يا نخورده آن شکر

گيرمت که تو ندادي بازني دست در پايان شوم آن سفر

جاي انکار و فقان گو حرف حق بيش از اين عرض خودت را هم نبر

خلق عالم با زنان دست ميدهند ميکني حواله آنان تبر

اي نگون بخت هر دوسر بازنده اي خندهايت گريهايت بي ثمر

اين سوال است از تو و ياران تو ميزنيد دم از خرد شب تا سحر

بشکنيد تابوي اين فعل حرام نزدتان زن نيست جزو اين بشر؟

۱۳۸۵ اسفند ۱۹, شنبه

آنهايي که به آدمها از آن بالا نگاه مي کنند!



فيلم مرد سوم يکي از فيلمهاي کلاسيک تاريخ سينما با بازي ارسون ولز است. در اين فيلم صحنه اي وجود دارد که ارسون ولز (آدم بده !)خطاب به جزف کاتن (آدم خوبه) از بالاي چرخ و فلک غول آساي پارکي در وين به مردمي که از آن بالا مانند نقطه هاي متحرکند اشاره مي كند و ميگويد: اگر هر کدام از اين نقطه ها محو شوند و تو بابت هرکدام چند هزار دلار گيرت بياد کسي چه اهميتي ميده؟!

من فکر ميکنم تمام جنايت کاران تاريخ چه کوچک و چه بزرگ, کم و بيش همچين توجيهاتي براي رفتار خود دارند و به اين فکر نميکنند که خودشان ميتوانند جاي آن نقطه ها باشند. در واقع آنها در ذهن خود خود را در بالاي آن چرخ ميبينند و تصور نميکنند که گردش روزگار زماني گردونه را پايين مياورد!